رهیرهی، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 9 روز سن داره

رهی عشق کوچولو

صبر و باز هم صبر

1392/8/6 5:38
نویسنده : مامی رهی
139 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزدلم

کم کم روزا میگذشتن و شما هی تو دل من بزرگتر میشدی و من مشتاق تر ، که بدونم نی نیه تو دلم جنسیتش چیه ؟؟؟

  سوال متفکر

باید تا ماه سوم یا حتی چهارم بارداری صبر میکردم تا میفهمیدم و این یعنی انتظار کشیدن تا بعد عید نوروز

اولین عید تو زندگیم که خیلی برام جالب و خاص بود (( یه نفر تو دلم بود و میخواست همه دنیام بشه ))

با اینکه خیلی سخت بود ولی چاره ای نبود باید صبر میکردم تا شما خودی نشون بدی پسرکم . . . . .


راستی مامانی تو زمان بارداری یه بار خواب دیدم که یه پسر کوچولو دارم که قدش بلنده و صورت سبزه ای داره و قنداق پیچه . . . . .

تو ماه های سوم به بعد خیلی پف کرده بودم و قیافم تغییر کرده بود هرکی من و میدید میگفت حتما بچت دختره ولی نمیدونم چرا توی سونوگرافی اصلا معلوم نمیشد که شما نازپسره منی و خانم دکتر بداخلاق سونوی درمانگاه قوامین بهم گفت وقتی تو سونو معلوم نیست چیه به احتمال قوی دختره و منو بابایی هم باور کرده بودیم و دنبال اسم دخترونه و وسایل دخترونه میگشتیم . . . . .

تا اینکه خودم به خانم دکتر محمدی گفتم برام سونوی 3 بعدی بنویسه تا بفهمم که نی نیم چیه آخه 4 ماه گذشته بود و من دل تو دلم نبود که بدونم دختری یا پسر که برم و برات چیزای خوشگل بخرم مامانی جونم

خلاصه رفتم برای سونوی 3 بعدی و وقتی که خانم دکتر خیلی عادی گفت (( نی نی پسره دیگه میدونید کهههههه ؟؟؟ )) من یه جیغ کوچولو کشیدم و گفتم راست میگین ؟؟؟ اخه به ما گفته بودن دخترههههه و اونجا بود که ته دلم خیلی شاد شدم ازین که شما آقا پسر گل ما شدی چون راستشو بخوای ته دل من و بابایی روشن بود که شما پسرطلایی و اینگونه خواب من باز هم تعبیر شد

اینم بگم بابایی خیلی دلش میخواست که شما پسر باشی ولی من زیاد فرقی واسم نمیکرد ولی به اون ته ته دلم که رجوع میکردم منم برای نی نی اول پسر رو ترجیح میدادم که خدا رومونو زمین ننداخت و شما گل پسرو انداخت توی دامنم قربونه تو برم من

اینم سونوی سه بعدی که شما و دم و دستگاهت کاملا توش معلومه زبان

راستی اینم بگم اینجا شما تو هفته بیستم ، 334 گرم وزنت بوده و هنوز راه درازی پیشه روت بود تا بیای به این دنیا و پیش مامان و بابا خیال باطل

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)