زیارت قبول
زیارت قبول پسر قشنگم قبل از تولد دوسالگیت منو شما و بابامهدی با ماشین خودمون رفتیم مشهد زیارت امام رضا
توی مسیر که بودیم به خاطر یه جشنی تمام طول راه رو پرچمهای رنگی زده بودن
تو کل مسیر من با شما رنگهای مختلف رو تمرین کردم و بهت یاد دادم شمام که هزارماشاالله همرو زود یاد گرفتی
اینقدر خوشگل میگفتی اسم رنگارو که برات غش میکردم الهی دورت بگردم
نِنِس = قرمز
نَنَپش = بنفش
ایشید = فیفید = سفید
آبّی = آبی
جین = نارنجی
اوسی = طوسی
دَرد = زرد
دَبز = سَبس = سبز
سیا = سیاه
اولتی = صورتی
قربونه اون حرف زدن شیرینت برم من که مثلشو هیچ کجا ندیدم مادررررررر 
این عکسو اونجا تو عکاسی های مشهد ازت گرفتیم
ازین عکس فوریاس 
اینم تو حرم امام رضا بابا مهدی ازت گرفته
خیلی این عکستو دوست دارم عشقم
این انگشترم بابا مهدی از مشهد برات خرید
ببین چه نازه تو دستت
رهی جان یه چیزیم تعریف کنم برات که خیلی جالب بود برامون
روزی که برای اولین بار از در ورودی حرم اومدیم تو و وارد حیاط و صحن امام رضا شدیم ، شما قلمدوش بابا مهدی بودی ، تا رسیدیم به فرشا و بابا مهدی شما رو گذاشت زمین بدون اینکه یادت داده باشیم یا اصلا دیده باشی و الگو گرفته باشی خود به خود خم شدی و سجده کردی رو فرشای حیاط
منو بابایی خیلی تعجب کردیم که چرا اینکارو کردی 
کاش اون لحضه دوربین دستم بود و ازت عکس یا فیلم میگرفتم
ان شاالله که ارادتت به امام رضا همیشگی باشه و امام رضا خودش حافظ و پشت و پناهت باشه عزیزممممم
